کتاب روانشناسی و شرق - کارل گوستاو یونگ

کتاب روانشناسی و شرق – کارل گوستاو یونگ

کتاب روانشناسی و شرق - کارل گوستاو یونگ نویسنده: کارل گوستاو یونگ مترجم: لطیف صدقیانی ناشر: جامی شابک: 3-34-7468-964-978 شماره کتابخانه ملی: 5745-82م

درباره کتاب روانشناسی و شرق - کارل گوستاو یونگ : كتاب روانشناسی و شرق مجموعه ای است از تحلیل های كارل گوستاو یونگ، پزشك، روانشناس و اندیشمند سوئیسی در مورد سیستم های كلیدی اندیشه شرق. یونگ (۱۹۶۱-۱۸۷۵) بنیانگذار «روانشناسی تحلیلی» است و در زمینه درك ذهن انسان تلاش های بسیاری كرده است. یونگ به جز روانشناسی تحلیلی در مورد موضوعاتی چون اسطوره شناسی، كیمیاگری، بشقاب های پرنده و مسئله زمان، نوشته و نیز مبدع اصطلاحاتی مهم چون «ناخودآگاه جمعی» و «انگاره های بنیادین (كهن الگوها)» است. كتاب روانشناسی و شرق اثری یگانه در راستای درك محورها و ویژگی های مشترك دیدگاه های روانشناسی - فلسفی یوگای چینی «راز گل طلایی»، یوگای هندی، كتاب تبتی مردگان، بودیسم، بودیسم ذن و ای چینگ «كتاب دگرگونی ها» است كه هیچ روانشناس معاصری جرأت یا انگیزه پرداختن به آن را در دهه های آغازین سده بیستم نداشته است. یونگ می گوید: «قصد من از این تفسیر، كوششی است برای بنای پلی از درك روانی میان شرق و غرب و گام نهادن در مدخلی كه به تالارهای ذهنی شرقی باز می شود، مستلزم فدا كردن طبیعت غربی ما نیست. به همین سبب نیز ما را به ریشه كن شدن تهدید نمی كند.» گفته یونگ درباره كتاب «راز گل طلایی» یا یوگای چینی بستر مشترك و اصلیِ دیگر متون تفسیر شده درباره این اثر است. «این كتاب شامل احساسات اغراق آمیز یا مكاشفات عارفانه ناشی از هیجان بیمارگونه و زاییده ذهن ریاضت كشان و زاهدان وسواسی نیست. این متن بر شناخت عملی اذهان بسیار تكامل یافته چینی استوار است كه ما كمترین اجازه را برای كم ارج پنداشتن آن نداریم... شرق دركی دیگر، گسترده تر، ژرف تر و عالی تر به ما آموخته است؛ درك به واسطه زندگی.» یونگ به رغم پافشاری بر جدایی و حفظ هویت شیوه اندیشه شرق و غرب، گویی نمی تواند یا نمی خواهد از این وسوسه بگریزد كه سرانجام می تواند و بایستی به درون حیطه جادویی اندیشه شرق گام گذارد، به شرط آنكه انسان غربی از اطاعت و پیروی كوركورانه اندیشه شرق پرهیز كند. زیرا یونگ نیز مانند گوته می داند كه شرق و غرب را دیگر نمی توان جدا نگه داشت: «برای غربی خطایی بزرگتر از آن نیست كه مستقیماً به تمرینات یوگا بپردازد. زیرا مسئله اراده و خودآگاهی وی در میان است و پرداختن به یوگا تنها خودآگاهی را در برابر ناخودآگاه تقویت می كند و نتیجه ای را كه باید از آن دوری جست به بار می آورد و به این ترتیب روان پریشی به آسانی تشدید می شود.» در این اثر ما یونگ را چون همیشه در كشش گامی اجتناب ناپذیر به سوی خرد شرق می بینیم كه همزمان با ابزار انتقادی و منطق غربی اش با آن روبه رو می شود تا بتواند با حضوری بی طرفانه و از دیدگاهی ژرف تر و علمی به شرق بنگرد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *